blovid by

دوست داشتنی

شاید اون روز که سهراب نوشت: 

(تا شقایق هست زندگی باید کرد)

خبری از دل پردرد گل یاس نداشت

                    

 باید این طور نوشت:

 چه شقایق باشد چه گل پیچک و یاس

 جای یک گل خالیست!

 تا نیاید مهدی موعود (عج)

زندگی دشوار است

+نوشته شده در یک شنبه 12 تير 1390برچسب:,ساعت16:55توسط farhad | |

    
.: اللّهُم کُنْ لِوَلِيِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلى

 

 آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي کُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا

 

‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ

 

فيهاطَويلاً --                                                                                                                                
 

+نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت20:37توسط farhad | |

گفتم که مرا خدا مرادي بفرست


طوفان زده ام راه نجاتي بفرست/

 

فرمود که با زمزمه ي يامهدي(عج)/

 

نذر گل نرگس صلواتي بفرست

 

____________________


???بگذار بگويمت دلم غم دارد /

 

يک عالمه اشک و آه وماتم دارد/

 

عجّل بظهور، عصر آدينه ها /

 

اي يوسف فاطمه تو را کمدارد . . .(يا مهدي)

____________________

 

فروغ روي يزدان داري اي دوست /

 

صفاي باغ رضوان داري اي دوست

 

تويي يوسف، که در هر کوي و برزن /

 

هزاران داري اي دوست . .


____________________

 

اين جمعه همگذشت، تو اما نيامدي /

 

 

پايانِ سبز قصه دنيانيامدي/

 

مانده ست دل اسير هزاران سؤال تلخ /

 

اي پاسخ هر آنچه  معمّا، نيامدي . .


____________________

.

ياسمن چهره بياراست، بيا /

 

شور در گلکده برپاست بيااي دواي همه علّت ها /

 

ديده از عشق تو بيناست، بيا . .
____________________

.

به ذهن شب زده من ظهورکن مهتاب /

 

ز دشت تيره ظلمتعبورکن مهتاب

 

دلم گرفته، نگارم، ببين که تاريکم /

 

به خاطر دل عاشق، ظهورکن مهتاب . . .

 

اللهم عجل لوليک الفرج

____________________

به تمنّاي طلوع تو جهان چشم به راه /

 

به اميد قدمت کون ومکان چشم به راه

 

رخ زيباي تو را ياسمن آينه به دست /

 

قدّ رعناي تو را سروجوان چشم به راه . . .

 

يا صاحب الزمان(عج)

____________________

بازآ، دلم زگردش دوران شکسته است /

 

چون کشتي از تهاجم طوفان شکسته است

 

آيينه خيال نهادم به پيش روي /

 

ديدم که قلبم از غم هجران شکسته است . .
____________________

.

?بي تو چگونه مي شود از آسمان نوشت /

 

از انعکاس سادهرنگين کمان نوشت

 

اين يک حقيقت است که بي تو بهار من /

 

بايد چهارفصلِ زمان را خزان نوشت . .

 

____________________

.

تا بوده و هست نور خواهد تابيد /

 

تا سلسله حضور خواهدتابيد

 

خورشيد مه آلوده عالم يک روز /

 

از پنجره ظهور خواهدتابيد . .

____________________

.

اذان جمکران شوري به پا کرد /

 

دلم را از غم عالم جدا کرد/

 

 

صبا را گشته بودم محرم راز /

 

مرا با رمز غيبت اشنا کرد . .


____________________

.

افسوس که عمري پي اغيار دويديم /

 

از يار بمانديم و بهمقصد نرسيديم

 

سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم /

 

جز حسرت و اندوهمتاعي نخريديم . . .
 

+نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت19:50توسط farhad | |

 

 آقا سلام گرچه بلند است جايتان

مي خواهم از زمين بنويسم برايتان


يک نامه حاوي همه حرفهاي راست 

 يک نامه از کسي که کمي عاشق شماست


يک نامه از بلندي انسان که پست شد 

 يک نامه از کسي که دچار شکست شد


اين نامه مدح نيست فقط شرح ماتم است

 يک ذره از هزار نوشتم اگر کم است


بعد از شما غبار به آيينه ها نشست 

 شيطان دوباره آمد و جاي خدا نشست


پرپر شدند در دل طوفاني از بدي 

 گلهاي رو سپيد هميشه محمدي


آمد به شهر فاجعه، اسلام راحتي 


 انسان منهدم شده، قرآن زينتي

 

بيمارهاي عشق خدا« بهتر»ي شدند

 جلباب هايمان کم کم روسري شدند

 

خورشيد مرد و شام تباهي دراز شد

 بر روي دشمنان در اين قلعه باز شد

 

در کسوت قديمي آزادي زنان

دنياي ما اگرچه گرفتار آمدست


اما هنوز تشنه نام محمد است 


در انتهاي نامه خيسم سلام بر

نام بزرگوار و نجيب پيامبر

به اميد ظهور يار



ادامه مطلب

+نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت15:56توسط farhad | |

گل نرگس


 

در امتداد خزان ، روزهای زمستانی
و در غیاب شما ، آفتاب پنهانی

جسارت است ولی یک سوال می پرسم
چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟

ببین برای شما جمعه ندبه می خوانند
نوادگان زمین خسته از پریشانی

چه وقت میرسد آقا نگاهتان باشد
برای شب زدگان آیت غزل خوانی ؟

چرا نمی رسی ای منتقم ببین امروز
به نیزه ها شده قرآن به دست شیطانی

دوباره پنجره ها ، زل زدن به غربت شهر
در انتظار شما ای طلوع پایانی


+نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت15:13توسط farhad | |

روزها نو نشده ، کهنه تر از دیروز است
گر کند یوسف زهرا نظری ، نوروز است

لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنش
آسمان چشم به راه قدمش هر روز است

ای خدا کاش شود سال نوام عید فرج
که نگاهم نگران منتظر آن روز است

+نوشته شده در شنبه 4 تير 1390برچسب:,ساعت19:40توسط farhad | |