شاید اون روز که سهراب نوشت: (تا شقایق هست زندگی باید کرد) خبری از دل پردرد گل یاس نداشت باید این طور نوشت: چه شقایق باشد چه گل پیچک و یاس جای یک گل خالیست! تا نیاید مهدی موعود (عج) زندگی دشوار است
آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي کُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيهاطَويلاً --
گفتم که مرا خدا مرادي بفرست فرمود که با زمزمه ي يامهدي(عج)/ نذر گل نرگس صلواتي بفرست ____________________ يک عالمه اشک و آه وماتم دارد/ عجّل بظهور، عصر آدينه ها / اي يوسف فاطمه تو را کمدارد . . .(يا مهدي) ____________________ فروغ روي يزدان داري اي دوست / صفاي باغ رضوان داري اي دوست تويي يوسف، که در هر کوي و برزن / هزاران داري اي دوست . . اين جمعه همگذشت، تو اما نيامدي / پايانِ سبز قصه دنيانيامدي/ مانده ست دل اسير هزاران سؤال تلخ / اي پاسخ هر آنچه معمّا، نيامدي . . . ياسمن چهره بياراست، بيا / شور در گلکده برپاست بيااي دواي همه علّت ها / ديده از عشق تو بيناست، بيا . . . به ذهن شب زده من ظهورکن مهتاب / ز دشت تيره ظلمتعبورکن مهتاب دلم گرفته، نگارم، ببين که تاريکم / به خاطر دل عاشق، ظهورکن مهتاب . . . اللهم عجل لوليک الفرج ____________________ به تمنّاي طلوع تو جهان چشم به راه / به اميد قدمت کون ومکان چشم به راه رخ زيباي تو را ياسمن آينه به دست / قدّ رعناي تو را سروجوان چشم به راه . . . يا صاحب الزمان(عج) ____________________ بازآ، دلم زگردش دوران شکسته است / چون کشتي از تهاجم طوفان شکسته است آيينه خيال نهادم به پيش روي / ديدم که قلبم از غم هجران شکسته است . . . ?بي تو چگونه مي شود از آسمان نوشت / از انعکاس سادهرنگين کمان نوشت اين يک حقيقت است که بي تو بهار من / بايد چهارفصلِ زمان را خزان نوشت . . ____________________ . تا بوده و هست نور خواهد تابيد / تا سلسله حضور خواهدتابيد خورشيد مه آلوده عالم يک روز / از پنجره ظهور خواهدتابيد . . ____________________ . اذان جمکران شوري به پا کرد / دلم را از غم عالم جدا کرد/ صبا را گشته بودم محرم راز / مرا با رمز غيبت اشنا کرد . . . افسوس که عمري پي اغيار دويديم / از يار بمانديم و بهمقصد نرسيديم سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم / جز حسرت و اندوهمتاعي نخريديم . . .
آقا سلام گرچه بلند است جايتان مي خواهم از زمين بنويسم برايتان يک نامه از کسي که کمي عاشق شماست يک نامه از کسي که دچار شکست شد يک ذره از هزار نوشتم اگر کم است شيطان دوباره آمد و جاي خدا نشست گلهاي رو سپيد هميشه محمدي بيمارهاي عشق خدا« بهتر»ي شدند جلباب هايمان کم کم روسري شدند خورشيد مرد و شام تباهي دراز شد بر روي دشمنان در اين قلعه باز شد در کسوت قديمي آزادي زنان دنياي ما اگرچه گرفتار آمدست نام بزرگوار و نجيب پيامبر به اميد ظهور يار
در امتداد خزان ، روزهای زمستانی |
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesتير 1390AuthorsfarhadLinks
ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡
LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی |